بهینه سازی فرآیند های تولید در صنایع نفت، گاز، پتروشیمی، نیروگاهی و فولادی
مرداد ۱۷, ۱۴۰۳تأمین لایسنس و دانش فنی پروژه های بزرگ صنعتی
مرداد ۱۷, ۱۴۰۳مقدمه
مدیریت پیمان یا MC همان طور که از نامش بر می آید، روشی است که در آن کارفرما، یک شرکت یا یک شخص را تعیین می کند تا مدیریت اجرای پروژه را بر عهده بگیرد. بنابراین تعیین روش های اجرای پروژه و تعیین چارت سازمانی و استخدام نیروها بر عهده پیمانکار است. در این روش پیمانکار یا شخص،بابت مدیریت پروژه درصدی از هزینه های انجام شده را دریافت می دارد.
این پیمان به سود طرفین می باشد چون کارفرما هیچ بالاسری ( اورهد یا سود) به پیمانکار پرداخت نمی کند فقط هزینه موارد لازم در قرارداد، مدیریت طرح، نیروی انسانی و ماشینی را پرداخت می نماید، بنابراین در هزینه پیمان صرفه جویی می شود. از طرفی دیگر پیمانکار هزینه ای بابت اجرا پرداخت نمی کند و تعهدات را بر عهده نمی گیرد و فقط به خاطر تخصص در مدیریت سودی به صورت درصدی از کل هزینه ها دریافت می دارد.سرعت و کیفیت ساخت پروژه در این روش نسبت به دیگر روش ها بالاتر است.
مزایای روش مدیریت طرح یا پیمان (MC)
با توجه به اینکه نظارت بر عملیات اجرایی پیمانکاران ساخت بر عهده MC می باشد بنابراین نیازی به خدمات نظارتی مهندسین مشاور نیست. حضور MC منجر به ایجاد هماهنگی مابین پیمانکاران ساخت و رفع مشکلات آنان به لحاظ عدم تداخل کاری می گردد. ارائه خدمات پشتیبانی به پیمانکاران ساخت منجر به تسریع عملیات اجرایی و همچنین پوشش دادن نقاط ضعف آنان می گردد. چون MC مستقیماً در طراحی و اجرا شرکت نمی کند، می تواند فارغ از مسایل مستقیم اجرایی منحصراً به مدیریت، برنامهریزی و کنترل هزینه بپردازد. MC همچون عضوی از تیم کارفرما، تمایلات سودجویانه پیمانکاری ندارد و تنها هدفش جلب رضایت کارفرما ,حفظ منافع آن است.
مدیر طرح یا مشاور MC چه کسی است؟
مدیر طرح یا مدیر پیمان یا مشاور MC، فرد، گروه یا سازمانی است که به نیابت از شما مدیریت پروژهتان را برعهده دارد. به عبارت دیگر، مشاور MC، در واقع پیمانکار مدیریت پروژه است. برای مثال ممکن است پروژه شما شامل ارکان زیر باشد:
- کارفرما (حامی)
- مشاور مهندسی
- پیمانکاران
- مشتری
هم راستا نمودن همهی ارکان بر حول محور پروژه وظیفه بسیار مهمی است که بعضا کارفرما ترجیح میدهد آن را برونسپاری نماید. در این حالت مدیر طرح یا مشاور MC، وظیفه هماهنگ نمودن همه ارکان پروژه، اجرا نمودن استانداردهای مدیریت پروژه در پروژه، برنامه ریزی پروژه، کنترل پیشرفت پروژه، مدیریت ریسک پروژه، مستندسازی پروژه و سایر موارد مرتبط با پروژه را برعهده خواهد داشت.
استفاده از خدمت عامل چهارم (مشاور MC) چه منافعی برای شرکت خواهد داشت؟
زمانی که یک پروژه تعریف میشود، تخصیص یک مدیر پروژه به پروژه الزامی است. مدیر پروژه مطابق استانداردهای مدیریت پروژه وظایف بیشماری را برعهده دارد. حضور مشاور MC منجر به ایجاد هماهنگی بیشتر مابین پیمانکاران و رفع مشکلات ناشی از تداخلات کاری آنان میگردد. ارائه خدمات پشتیبانی به پیمانکاران منجر به تسریع عملیات اجرایی و همچنین پوشش دادن نقاط ضعف آنان میگردد. از آنجایی که مشاور MC مستقیماً در طراحی و اجرا شرکت نمیکند، میتواند فارغ از مسایل مستقیم اجرایی به صورت متمرکز به مدیریت، برنامهریزی و کنترل هزینه بپردازد. نکته حائز اهمیت این است که مشاور MC همچون عضوی از تیم کارفرما است و تمایلات سودجویانه پیمانکاری ندارد و بنابراین تنها هدفش جلب رضایت و حفظ منافع کارفرما و پروژه است.
هدف استفاده از مشاور MC یا عامل چهارم
هدف شرکت راهبری مدیریت آرمان در ارائه خدمات مشاور MC نظارت بر اجرای پروژهها و ارائه خدمات MC برای افزایش احتمال موفقیت پروژههای بزرگ و حائز اهمیت و مشاوره برای مدیریت علمی و اصولی طرح بر اساس بهترین و بهروزترین راهکارهای بینالمللی میباشد. مدیریت علمی و اصولی پروژهها، مدیریت دانش بهینه و اصولی و مستندسازی آن برای اجرا در پروژههای مشابه آتی بسیار حائز اهمیت است.
بهمنظور افزایش احتمال موفقیت پروژهها، علیالخصوص در زمینههای چابکی سازمان پروژه، بهبود و تسریع ارتباطات بین ارکان مختلف پروزه، تدوین ساختار سازمانی پروژه همراه با شرح وظایف، پاسخگوییها، اختیارات و مسئولیتها به صورت کاملاً شفاف، کنترل برنامه و گزارشگیری از مجریان پروژهها، افزایش قدرت پایشی کارفرما، مستندسازی جلسات و پیگیری مصوبات و تبدیل آنها به برنامه، مدیریت ریسکها، مدیریت چالشها و رخدادها، مستندسازی پروژه و مدیریت استخراج، ثبت، گردش و دسترسی بهینه به دانشهای تولید شده در اثنای اجرای پروژهها به ویژه پروژههای پژوهشی (که با توجه به نوینی و پژوهشی بودن این پروژهها اهمیت فراوانی دارد) استفاده از مشاور MC یکی از راهکارهایی است که اخیراً در پروژههای مشابه اجرا میشود.
نتیجه گیری
روش پیمانکاری مدیریت (MC) غالباٌ در طرح های بزرگ صنعتی و در کشور ما در طرح های پتروشیمی مورد استفاده قرار گرفته است. مدیریت پیمان، یک مدل اجرایی کارآمد و اثبات شده برای پروژههای مهندسی شیمی است که میتواند منجر به افزایش کیفیت، کاهش هزینهها و تسریع در اجرای پروژه شود. با این حال، انتخاب پیمانکار مناسب و مدیریت دقیق قرارداد از جمله عوامل کلیدی موفقیت در اجرای پروژههای MC محسوب میشود.
1 دیدگاه
Thank you for the good writeup It.
very impressive